1ـ به ما ميفهماند «رحمن» عين ذات الهي است و رحيم بعد از «رحمن» است.
2ـ ميفهماند كه پروردگار عالم يك لطف خاصي به بعضي از بندگان خود دارد، اگر چه همه از اين لطف بهره ميبرند. كه فرمود:
اِنَّ الله بالناس لَرَئُوفٌ رَحيمٌ. خدايتعالي به مردم رئوف و رحيم است.
پروردگار مهربان به قدري به اين انسان عنايت مبذول داشته كه استاد بزرگوار ما رهبر عظيمالشأن انقلاب ميفرمودند: از لطف اوست كه مثل موسايي را تربيت ميكند و به قول قرآن شريف، به دست خود او را تربيت ميفرمايد و هميشه او را زيرنظر دارد. كه گاه از حضرت خضر- سلامالله عليه- دورة كمال ميبيند و گاه ده سال در خدمت حضرت شعيب پيغمبر- عليهالسّلام- كلاسهاي تزكيه را ميگذراند، تا به حد كمال رسيده و به او خطاب ميشود: وَ اَنا اخْتَرْتُكَ فَآسْتَمِعْ لِما يُوحي إنَّني أنَا اللهُ لا اِلهَ إلّا أَنَا...
در فارسي معمولاً رحمن را بخشنده، و رحيم را مهربان معني ميكنند. و واقعاً معاني خوبي است. هر دو از كلمه «رحم» مشتق هستند كه معناي بخشش، دلسوزي، مهرباني، شفقت، رحمت و ... را در بر دارد. كه اين دلالت بر مبالغه دارد. يعني بسيار بخشنده و بسيار مهربان.
در حديثي از پيامبر اكرم- صلّی الله علیه و آله- اين دو كلمه به خوبي معنا شده است كه فرمودهاند: رحمن بخشندهاي است كه رحمتش شامل همه موجودات عالم است، خواه ديندار و يا بيدين. امّا رحيم، فقط لطف و مهربانيش شامل حال مؤمنين و پاكان و مخصوص به سراي آخرت است كه دشمنان او معذّبند و دوستانش در نعم خاصّ او
مؤيد اين معنا در اولين فراز از دعاي كميل آمده كه: الّلهُمَّ إنّي أَسئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ اَّلتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْي (بارالها تو را به آن رحمتت كه هر چيزي را در بر گرفته قسم ميدهم..)
از آن طرف در همين سورة يس آمده است كه خداوند به بهشتيان سلام ميدهد: سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمِ (سلام و تحيت بر آنان باد از پروردگار رحيم) كه در اينجا «رحيم» صفت خداوند آمده براي مؤمنين در بهشت و اين رحيميت او شامل حال معذّبين نيست.
يس
«يس» (اي سيد رسولان و اي كاملترين انسان)
كلمه يس يعني چه؟ معنايش معلوم نيست، نظير: الم، الر، كهيعص، طه، ن
اين قبيل كلماتي كه در اول بعضي از سورهها واقع شده و يكي از متشابهات قرآن است، گرچه دربارة همة اين كلمات چيزهايي گفته شده است ولي بسياري از آنها علامت رمز بين خدا و پيامبر است و معناي مستقلي نداشته و نميتوان در مورد آنها نظر قطعي داد.